برای موفق شدن، باید شما سرسختانه و بیوقفه اهداف خود را دنبال کنید و به آن چه که بقیه ممکن است فکر کنند، توجه نداشته باشید. در این راه، ممکن است که خطرهایی وجود داشته باشد و حتی خطرهایی که بزرگترین خطرهای ممکن به حساب میآید.
هدف رسیدن به نوعی موتور محرک است که موجب انتقال نیرو به نخبگان در محیط کار شود و عملکرد آنها را افزایش دهد. به طور مشخص، ارایه تعریف از اهداف یکی از ابزار ممکنی است که میتواند برای رسیدن به هدف به کار رود. مدیران میانی نخبه میتوانند به شما بگویند که به کدام سمت در حال حرکت هستند، چقدر زمان نیاز است برای این که به اهدافشان برسند و مسیر رسیدن به هدف دارای چه مراحلی است.
برایان آدامز که یکی از کارآفرینان مشهور آمریکا در زمینه صنعت اینترنت و فناوری اطلاعات است، به مجله فوربس میگوید که پس از کسب تجربه از طریق مدیریت صدها نفر در شرکتهای مختلف، من به این نتیجه رسیدم که پیدا کردن مدیران میانی و ارشد نخبه کار بسیار سختی است. این حرف به این جهت درست است که مشخص شده است کارکنان و مدیران نخبه، از نظر روانی دارای روحیه شبیه به روحیه و اخلاق روزشکاران نخبه هستند؛ حتی اگر آنها در اولین قدم از شروع یک کار جدید باشند. آنها میدانند که چه میخواهند و تلاش میکنند که بهترین و بیشترین اهداف را برای خود تعیین کنند. اما در هر حال، ما در زندگی به چیزهایی که آرزویشان را داشتهایم، نمیرسیم بلکه به چیزهایی میرسیم که برای آنها تلاش کردهایم.
برای موفق شدن، باید شما سرسختانه و بیوقفه اهداف خود را دنبال کنید و به آن چه که بقیه ممکن است فکر کنند، توجه نداشته باشید. در این راه، ممکن است که خطرهایی وجود داشته باشد و حتی خطرهایی که بزرگترین خطرهای ممکن به حساب میآید. راه مطمئن، راهی است که خطراتی نیز ندارد اما ورزشکار قهرمانی که خطر نمیکند، چیزی به دست نمیآورد، چیزی یاد نمیگیرد و چیزی هم ندارد. آدامز، پس از مدتها تجربه کار کردن با مدیران میانی و ارشد خوب و بد، به این نتیجه رسید که واکنشهای آنها در قبال کارشان بسیار متفاوت است. در زیر، چند قانون ذکر میشود که مدیارن نخبه، در قدم برداشتن به سوی اهداف خود، اغلب به طور غریزی از آنها پیروی میکنند.
قانون 1- در مسیر رسیدن به هدف زندگی کنید
این روندی است که به آن کسی تبدیل شوید و به آن چه میخواهید، برسید. شما قدر آن چه در زندگی خود به آن دست یافتهاید را متناسب با قیمتی که برایش پرداختهاید، میدانید. اگر در این مسیر حرکت کنید، یاد میگیرید که چه کسی هستید و چگونه میتوانید رسیدن به اهداف قطعی خود را در طول زندگی، ادامه دهید. این سفر درباره رشد شما به عنوان یک فرد است، نه درباره اولین افراد، دومین یا سومین افراد. این مسئله به شما یاد میدهد که تمرکز خود را روی دستاوردهایتان حفظ کنید.
قانون 2- بر شک پیروز شوید
بر شک پیروز شوید در حالی که به سوی باور و اطمینان حرکت میکنید. دست به عمل زدن، ترس و هراس را ناپدید میکند. تصورات و افکار شماست که آیندهتان را مشخص میکند و میسازد.
همان طور که بریس کارتنی در کتاب «قدرت یک نفر» میگوید، قدرت فردی شما بالاتر از قدرت تمام چیزهایی است که شما قبلا درباره خود باور داشتهاید و معمولا بسیار بیشتر از آن چیزی است که شما پیش از این تصور میکردهاید که در شما بوده است. فکر است که کار اصلی را انجام میدهد؛ بدن خیلی ساده باید گفت که راهی است که فکر از آن استفاده میکند تا سریعتر بدود، بالاتر بپرد یا عملکرد بهتری داشته باشد. تنها یک اعتقاد بلندمدت و شکستناپذیر در درون شماست که به شما اجازه میدهد تمامیت خود را حفظ کنید و به اهدافی برسید که برای خود در نظر گرفته بودهاید.
خود را به عقب نکشید و عقب نگه ندارید چون در دوران قبل زندگیتان نتوانستهاید برخی کارها را انجام دهید و اگر شما اعتقاد داشته باشید که یک کار را میکنید، شاید بتوانید به هدف خود دست پیدا کنید.
قانون 3- در میانه راه گیر نکنید
خیلی ساده، این قانون میگوید که تمرکز خود را حفظ کنید. وقتی که شما حرکت به سمت هدف را شروع کردید، همیشه به آن تا رسیدن به انتها فکر و نگاه کنید. در برابر مشکلات از خود شجاعت به خرج دهید. در این مورد، سه مولفه مهم وجود دارد که در این باره به فرد کمک میکند:
– جذابیت: روی آن چه میخواهید، تمرکز کنید و به سمت آن، با علاقه و اشتیاق حرکت کنید.
– مزاحمت: آن چه را که دوست ندارید، بشناسید و تلاش کنید که از آن دور شوید.
– انعکاس: به طور واضح و عینی، بررسی کنید که چه چیزی در شما باید تغییر کند تا به قله و هدف خود برسید.
قانون 4- آغوش خود را برای مشکلات باز کنید
اگر شما هیچ مشکلی نداشته باشید، ممکن است که اهداف شما خیلی کوچک بوده باشند. باید بدانید که اگر آن چه را که تلاش میکنید به آن برسید ساده باشد، هر کسی میتواند آن کار را انجام دهد و آن هدف دیگر یک هدف ویژه نخواهد بود. مشکلاتی که شما با آنها روبهرو میشوید، فرصتهایی هستند که به شما زمینههایی را که باید در آنها پیشرفت کنید، نشان میدهند. در آخر کار، شما قدردان پیروزیهایی که به دست آوردهاید، خواهید بود.
قانون 5- بیشتر از این که پیروی کنید، رهبری کنید
اگر شما دست به کاری بزنید که همه انجام میدهند، ممکن است در آخر کار به همان جایی برسید که همه میرسند. مدیران و کارکنان نخبه مایلند به کارهایی بکنند که بیشتر افراد از انجام آن ناتوانند. به عبارت دیگر، آدمهای ویژه هستند که کارهای ویژه انجام میدهند.
قانون 6- برای آرمانهایتان پشتیبان پیدا کنید
برای رسیدن به هدف، در طول مسیر شما به افراد دیگری نیز نیاز دارید. شما به کسی که مسیر را نشان دهد، دوباره شما را مطمئن کند و منابع لازم، نیاز دارید و حتی کسی را میخواهید که مسیر را برای شما روشن کند. ما باید با کسانی که به شما و اهدافتان اعتقاد دارند، احاطه شده باشید. افرادی را پیدا کنید که از آرمانهای شما پشتیبانی خواهند کرد.
با این که اهداف برای ما انگیزه درست میکنند و انگیزههای هستند که ما را به عمل وامیدارند، کارهایی وجود دارد که ما باید انجام دهیم تا از ما فردی شایستهتر بسازد. افراد نخبه در کسب و کار و فعالیتهای حرفهای خود، این نکته را دریافتهاند و روی خود سرمایهگذاری و کار میکنند تا قدم به قدم به اهدافی که دارند، نزدیکتر شوند.